زاده ی فروردینم
اما پاییز
تولد دوباره ی من است
وقتی عاشق شدم!
وغروب
تنها منظره ایست
که تو به من بخشیدی!!!
از تاریکی می ترسم
نکند
برق چشمانت برود!!
گوشم
به سکوتت بدهکار است
- حرفت را بزن-
شاید حسابمان صفر شود!!
امروز
حیاطمون پر شده بود از بارون و دونه های تگرگ , انگارخدا داشت نقل میپاشید!!-روی تمام........!-چقد زیبا بود! وزیباتر وقتی افتاب سرک میکشید انگار اونم دلش میخواست خیس بشه.!خدایا توهم دلت گرفته بود نه؟!
/اینو واسه دوستم اس ام اس کردم وبه خواسته ی اون نوشتمش تو وب-مهتاب- /
شمارش همین اعداد
من را به کشتن داد
- یک
دو
سه... -
وقتی که من چشم گذاشتم
وتو برای همیشه قایم شدی!!
به جای من
شمع ها را فوت کن
- روزتولدم-
وقتی ارزویم
براورده شدن ارزوی توست!
چشمانم را
کجا بدوزم
که تو ان را نشکافی!!
تنم را زخمی کرد
فقط ,برای انکه به یادگاری
بنویسد
-دوستت دارم-!!
در محضر چشمانت
به عقد تنهایی درامدم
فقط با یک امضاء...!!!